گوش کن می‌رسد آواز خروشان غرش نعره ی یا حیدر مستان پنجه در پنجه زده کفر به ایمان آمده موسم بیداری انسان چه مسیحی چه مسلمان جملگی در پی درمان خصم بی تاب و پریشان شده حیران گشته در معرکه از خویش گریزان عزم ما موشک خیبر شکن آورده به میدان باز هنگامه ی مرگ است بیایید جُهودان ! سینه ها لب به لب از جوشش خشمند تیغ ها منتظر گوشه ی چشمند کبر ورزیدی و هی حیله تنیدی دست شیطان شدی و مار شدی نرم خزیدی از بهشت ازلی نقشه ی اخراج بشر را تو کشیدی تویی آن قاتل بالفطره که از کودک و زن سر بِبُریدی قصد جانش کرده صهیون درد او دارد دوا ای لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش خون ما میجوشد و دارد هوای کربلا ای لشگر دشت بلا آماده باش آماده باش خاک، از خون کبوتر شده گل رنگ آب ، آتش شده بر سینه زند سنگ باد، حیران شده با بید هماهنگ کو تفنگ تو در این جنگ بپا خیز در این جنگ آی صهیون در سرآغاز، دمِ خلقت آدم به گمانم سرکشیدی تو ز فرمان تو همان زاده ی بالذات پلیدی بدی آن سان که ز هر خوب بعیدی که تویی شر مجسم که تویی غم که تویی میوه ی زقوم جهنم از تو بیزار همه عالَم و آدم در خباثت، در جنایت صفحه ای نو به جهان باز نمودی ای که تندیس قساوت شده ای کاش نبودی