istiyor

ایستور (می خواهد)

istiyor

ایستور (می خواهد)

ایستور (می خواهد)

istiyor

انتشار
اسفند ۱۴۰۳
مدت
03:15

بنی امیه گزور شهر ایچینده یار ایستور (بنی امیه در شهر دنبال یار می‌گردد) بنی امیه بوگون یاره پای کار ایستور (بنی امیه امروز یار پای‌کار میخواهد) بنی امیه شعوری ایاقی آتدا ازر (بنی امیه شعور را در زیر پاهایش له می‌کند) بنی امیه فقط شیعه دن شعار ایستور (بنی‌امیه از شیعه فقط شعار میخواهد) بنی امیه علی نی همیشه خانه نشین (بنی امیه علی را همیشه خانه نشین) غلاف ایچینده اولان تیغ ذوالفقار ایستور (و ذوالفقار را همیشه در غلاف می خواهد) بنی امیه حکومت زمانی حاکمیدن (بنی امیه در زمان حکومتش از حاکمان) نفاق و حیله و تزویر بی شمار ایستور (نفاق و حیله و تزویر میخواهد) بنی امیه سنی شیعه ایستیور اما (بنی امیه با شیعه بودن تو مشکلی ندارد) او شیعه که اولا شیطانه دستیار ایستور (اما شیعه ای که دستیار شیطان باشد می خواهد) بنی امیه سیاست مدار سازش کار (بنی امیه سیاستمداری اهل سازش) که دشمنیله اولوب یار و سازگار ایستور (که با دشمن یار و همراه باشد می خواهد) بنی امیه سکوت اهل بیر جماعت پست (بنی امیه جماعتی اهل سکوت و پست که) ولایتون اویونی شعله ده یانار ایستور (خانه ولایت در شعله‌ ی جهل بسوزد را می خواهد) بنی امیه بیر عده جوانل نا لایق  (بنی امیه جوانان نالایقی که) که فتنه لر اولالار حیرته دچار ایستور (در فتنه ها دچار حیرت بشوند می خواهد) بنی امیه دیور که حماسه دن اوزاق اول  (بنی امیه می‌گوید از حماسه آفرینی فاصله بگیر) دیور حسین فقط عالمده سوگوار ایستور (می‌گوید حسین در عالم فقط عزادار میخواهد) سکوت جامعه غوغاده کربلا یارادار (سکوت جامعه در غوغای زمانه باعث رخ دادن کربلا می‌شود) حسین شیعه ی بیدار و بی قرار ایستور (حسین شیعه ای هوشیار و بی‌قرار میخواهد) دچار اولا بو هیاهوده روزمرگیه بنی امیه بو هیبتده پاسدار ایستور (بنی امیه پاسداری را می‌پسندد که در این غوغای جامعه دچار روزمرگی شده باشد) بنی امیه مقدس شیوخ دین‌داری (بنی امیه شیوخ مقدس دین داری را که) فقط گئده قالا مسجده بی‌بخار ایستور (بی‌تفاوت به شرایط جامعه فقط در محراب عبادت باشند را می‌پسندد) بنی امیه شریحی داداندیرار پولونا (بنی امیه شریح قاضی را به ثروت خود عادت می دهد) قضات جامعه نی بنده ی دلار ایستور (و قاضیان جامعه را بنده پول می‌کند) چالیشقینان که ظهوره گوره بیر ایش گورسن (تلاش کن که کاری برای ظهور انجام بدهی) امام عصر بو دوران دا مهزیار ایستور (امام عصر در این دوراه یاری مانند "مهزیار" میخواهد) اوتورماقین آدینی انتظار قویماقینان (نام بی‌کار و بی عار نشستن را انتظار نگذار) ظهوره یار بوگون مرد جان نثار ایستور (یار، برای ظهور افراد جان نثار میخواهد)

قدرت گرفته از
پانافر
Panafor