معطل
Moattal
رستخیز است به پا خواسته عالم! و زمان رشحه ای از صبح قیامت و زمین باغ طراوت… سرو بسته پی تکبیرة الاحرام سپیدار… به تعظیم تو قامت! روح در حال رکوع… در دل سجاده دشت است برگ در سجده و پروانه و گل غرق تشهد! چشمه جاری است قنات است قنوتش… سنگ هم حمد تو گوید با همین صبر سکوتش شد زمین مست و زمان مست! خاک مست و آسمان مست… آیه نازل شد و شد هر دل و جان مست زمین زنده به عشق تو جهان مست گل و گلدسته همه وقت اذان مست! القدس و لنا القدس… رستخیز دل ما لحظه برخاستن و رد شدن از خود و همین رد شدن از خود اولین شرط قیام است! شرط چون مالک و میثم شدن و چرخ زدن دور امام است با هم و اینبار… کنار هم و با یار! در دل قدس نشینیم بر آن سفره افطار و نماز عید آن جاست… چه نمازیست! عجب راز و نیازیست با امامیم! حیدر… که تیغ دو دم حضرت مولاست به دستش… یوسف سید و سردار شهیدان همه مستش پسر فاطمه آید رخ حیدر بنماید! یل خیبرشکن است او در خیبر بگشاید شد زمین مست و زمان مست خاک مست و آسمان مست! آیه نازل شد و شد هر دل و جان مست… زمین زنده به عشق تو جهان مست گل و گلدسته همه وقت اذان مست!