سیری چند
Siri Chand
صدایی رسید و صدایی نبود کسی آمد و ردپایی نبود چنان مخفیانه که انگار نیست شبح وار و دزدانه این کیست چیست یکی گفت غیرت وطن حق حریم یکی گفت آماده ایم از قدیم دلش را به معبود نزدیک کرد به نام خدا گفت و شلیک کرد و بیرون کشیدیم تیغ از غلاف و خشم شب آغاز شد در مصاف هدف روشن و ساده در تیررس هدف کوری چشم شر بود و بس هدف چشم شیطان هدف حیلهگاه هدف: آرزوهای کاخ سیاه هدف هیبت پوچ ابلیسها هدف خندهی شوم تائیسها تو بیگانهای خاک مال من است همه قلهها زیر بال من است بگو تاب این نقشهها در تو نیست و این دور دور بزن در رو نیست چه بود و چه شد ادعا دود شد هدف سوخت پاشید نابود شد به کرکس بگو این زمین ملک ماست و این آسمان جای سیمرغهاست چه بود و چه شد ادعا دود شد هدف سوخت پاشید نابود شد به کرکس بگو این زمین ملک ماست و این آسمان جای سیمرغهاست تو و هلهله توی میدان جنگ من و خطبهی آتشین تفنگ تو دریانمایی و ذاتت سراب فقط حرفهات شهوت است و شراب تو با خون من شیشه پر کردهای شب و روز حق را ترور کردهای چنان باز شد جبههی خیر و شر که از هر طرف میرسد مرگ بر بگو مرگ بر کشتن لالهها پرستیدن گاو و گوسالهها گذشته است دوران آقاییات خبرها پر از تشت رسواییات چه بود و چه شد ادعا دود شد هدف سوخت پاشید نابود شد به کرکس بگو این زمین ملک ماست و این آسمان جای سیمرغهاست چه بود و چه شد ادعا دود شد هدف سوخت پاشید نابود شد به کرکس بگو این زمین ملک ماست و این آسمان جای سیمرغهاست