Hamshahri

همشهری

Hamshahri

همشهری

همشهری

Hamshahri

انتشار
اسفند ۱۴۰۲
مدت
03:06

بیا بشین همشهری / باهات خیلی حرف دارم مریضی افکارم / پریشونه رفتارم توی سرم فقط درد دارم / من مشت خوردم، مغز پارم جیب خالی بابا ها / جدایی، دارا، ساراها / سارا بغل داراها بالا میکشن کالاها فقر آره، درد داره، درد داره، فقر آره مرد، سرد، دستاشه / مرد، مردی، حرفاشه / ولی زیر اجاره خونس / نمی تونه مرد پاشه پول، خونه، قدرت / بِکن تو هر فرصت / برند لباس کهنت / خالی کن بودو عقدت / عرضه نیستو جرات / با یه امضا صاحب قدرت سرد هوا، پرت حواس، یه نسل رو هواس برا نامردو هوس، قتل پرستو تو قفس شلیک با قصد و قرض، آزاد بیرون قفس اونی که تو سطل آشغاله، لنگ غذاس حسن آزاده چرا؟! همون که مرد خطاس آزاد، آزاد، آزاد آبادان نیست آباد، خرمشهرو پس گرفتیم، ولی انگار هنوز نیست آزاد از خدا میگیم فحش می خوریم، از خودی از پشت می خوریم به اسم آزادی هوچی شدیم، یکی حرف بزنه هوش میکنیم رخ پری ولی کولی شدیم، شاکییم از اقتصاد ناموسمونو لخت میکنیم غیرتمونو تف میکنیم، قیمتمونو مفت میکنیم بازومونو کلفت میکنیم، رخ بی خودی، سفت میکنیم، شل میکنیم _______ ورس ۲ منی که میگم از تو، هی پر میکنم لفظُ، سگ دو میزنم از صب، خالیه ببین دستو!! اختلاسو فولاد، زنگنه ها که پولاد، با توپ نمیشه تکون داد، کفش آهنی توو پات، آفساید میشه همه توپات راه ری یا که دولاب، بچه پایین جون داد وقت جنگ، پای لنگ، واسه سنگ، کاملا، واستادن، ثابتن، بدون رابطن، جای تو، جای من! جردن، فرشته، الهیه، راه شما چه صراطیه؟! مردم هستن پابندن، پشت میزیا راه بندن گور بابای چپو راستتون، ایجا تهش سه راهیه رجایی تو کجای کاری؟! گیر کردیم تو اداره کاری! رشوه می خوان، یا میگن پارتی داری! اومدم بکنی پارتی بازی، همشهری تو کجای کاری!! هنو فقر مسئلس، میدونم خیلی مسخرس یکی بگه مصلحت، ینی خودش خوده مسئلس ولی خیالی نی، حاجی غمی نی، ایران اگه جوون بخواد، همه کف زمینیم، هر کی باشه مثل تو، غمشو ما خریدیم، جوونامون رفتن تا، کم ایرانو ما نبینیم، محکم روی زمینیم، بودنمون چیز کمی نی، جلو رفتیم زیر زمینی، هنو چهل چهلیمونه جنینیم، واسه بدخواها توی کمینیم، واسه یک شدن راه کمی نی، این جادرو ما تا ته میریم، خیالی نی، حاجی غمی نی، ما واسه این سرزمینیم

قدرت گرفته از
پانافر
Panafor