چهارصد
4sadd
آتش واژه به مجرای قلم افتاده است لرزه بر دشمن و کاخ ستم افتاده است وقت بد مستی و گرگان و شغالان شده است زوزه ی دشمن این خته فراوان شده است رجز حرمله در بادی بسیار شده است نوبت شورش بر دشمن قدار شده است در دفاع از وطنم نیزه و خنجر داریم ای ابوجهل بدان، هادی و رهبر داریم در صف دشمن خود ولوله ای می فکنیم هیمه ی خسم زبون به جهان میشکنیم ما دلیریم به رگ خون سیاوش داریم مثل شیریم به کف نیزه آرش داریم راه ما راه حسین است، علی رهبر ماست شوق ایمان و شهادت به دل و باور ماست این خسیسه صفت دائم ایرانی ها شاهد صحبت ما رعد سلیمانی ها رجز حرمله در بادیه بسیار شده است نوبت شورش بر دشمن قدار شده است در دفاع از وطنم نیزه و خنجر داریم ای ابوجهل بدان هادی و رهبر داریم در صف دشمن خود ولوله ای می فکنیم هیمه خسمه زبون به جهان میشکنیم ما دلیریم به رگ خون سیاوش داریم مثل شیریم به کف نیزه آرش داریم